فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۵

ا/ت و خانمه دیگه فرود اومدن و بعد رفتن جایی که بودن بعد اونجا جینو دید.
ا/ت:جین خوب شدی؟
جین:اره.
ا/ت:خوبه...مرسی که بامن اومدی و ببخشید که مجبورت کردم که سوارشی.
جین:ایرادی نداره.بهم خوش گذشت.
ا/ت:واقعا!
جین:اره.مرسی بهم گفتی که دوتایی بیام.
ا/ت:خواهش...دیگه بریم خونه.
جین:باشه...سوارشو.
ا/ت سوار ماشین شدو جین ا/تو رسوند خونه وبعد رفت.
فردا.
ا/ت پاشود و کارای لازمه رو کرد و یه پیراهن نخی سفید پوشید و تصمیم گرفت که خودش تنهای به کوه بره وکاریو که همیشه ارزو داشت رو انجام بده یعنی پریدن.
اون ماشینشو از پارکینگ دراورد و به سمت کوه حرکت کرد.

لایک❤️👉
دیدگاه ها (۰)

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۶

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۷

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۴

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۳

پارت ۷۰ فیک ازدواج مافیایی

⁴¹یک ماه بعد ا/ت ا/ت: جونگکوک کوک: جان ا/ت: من تو این برگه ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط